ژاویز
پیدا کردن متن قشنگ یا شعر زیبا برای استوری این روزا شده دغدغه خیلی از افراد، چون می خواهند شعری که می گذارند پیام استوریشون را به درستی و رسایی برسانند. استوری ها امروزه بسیاری از اتفاقات زندگی، حال و احوال شخص، موقعیت و سرایط افراد را نشان می دهد. در استوری افراد چیزهایی که می خواهند دیگران با خبر شوند را به اشتراک می گذارند؛ به همین دلیل پیدا کردن شعر و متن خاص و دقیق معیار مهمی برای افراد شده است. اشخاصی هم هستند که در استوری ها احساسات خود را ابراز می کنند و عشق یا غم شان را به اشتراک می گذارند. در این مطلب در ژاویز شعر عاشقانه حافظ برای استوری را برای شما عزیزان آماده کرده ای، با ما همراه باشید.
شعر عاشقانه حافظ برای استوری
صنما…
با غم عشق تو چه تدبیر کنم..
#حافظ
*****
مثل #حافظ باشید
که در وصف
نچرال بودن #دلبر میگه:
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسنِ خداداد آمد…
*****
مرا چشمیست خون افشان
ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید
از آن چشم و از آن ابرو…
#حافظ
*****
از هَمچو تو دلداری، دل برنکنَم آری…
#حافظ
*****
به سرت گر همه آفاق
به هم جمع شوند
نتوان برد هوای تو
برون از سر ما …
#حافظ
*****
#حافظ میگه:
« عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست »
و #هوشنگ_ابتهاج در جواب میگه:
« عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست ولیکن طبیب نیست »
*****
حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود…
#حافظ
*****
یجا #حافظ یه فکت میگه که خیلی جالبه:
“من اَرچه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم ماند…”
*****
فقط اونجا که #حافظ میگه :
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود…
*****
بی‌تو نمی‌شه رو حضرت #حافظ هم به زیبایی تمام توصیف کردن:
« تو نباشی، دلِ ما را ثمری نیست
که نیست »
*****
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
#حافظ
*****
ناصحم گفت ،
بجز غم چه هنر دارد عشق …
گفتم ای خواجه غافِل
چه هنر بهتر از این …
#حافظ
*****
بیچاره دل ، که هیچ ندید از گذارِ عمر…
#حافظ
*****
گفتی که پس از سیاه رنگی نبود
پس مویِ سیاه من چرا گشت سفید…؟!
#حافظ
*****
که مِی با دیگری خوردَست و با من، سر گِران دارد…
#حافظ
*****
حضرت #حافظ می‌فرماید:
«کَتبْتَ قِصَّهَ شُوْقی و مَدمَعی
بیا که بی‌تو به جان آمدم ز غمناکی
بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود
اَیا مَنازِلَ سَلمی، فَأیْنَ سِلْماکِ؟»
_ قصهٔ اشتیاق خود را در حالی نوشتم که اشک از چشمانم فرو می‌ریخت؛ ای یار! بیا که بی‌تو از غم و غصّه جانم به لبم رسیده است.
چه بسیار با اشتیاق از چشمان خود پرسیده‌ام: ای منزلگاه محبوب!
محبوب کجاست؟
*****
دلتنگی فقط اونجا كه #حافظ میگه:
نه یادی می‌کنی از ما نه می‌روی از ياد…
*****
صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شد
لاله زلف سرکشش را شانه کرد و ناز شد
شبنم از خورشید عالم تاب، جانی تازه یافت
رفت بالاتر ز جو با ابرها دمساز شد
#حافظ
*****
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیت خیر مگردان که مبارک فالی ست
#حافظ
*****
جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی …!
#حافظ
*****
شرم از آن
چشم سیه بادش و مژگان دراز …
هر که دل بُردن
او دید و در انکار من است …
#حافظ
*****
خودِ حضرت #حافظ هم ميگه :
“اشك من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار”
اونوقت بعضيا ميگن مرد كه گريه نميكنه!!!
*****
اونجا که #حافظ میگه «تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد»
بارها تو دلش زار زده که “ولی تو قول داده بودی…”
*****
#حافظ هم یه جا وسط خستگیا گفته
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
ما که دیگه هیچ….
*****
دور گردون گر دو روزی
بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد
حال دوران غم مخور…
#حافظ
*****
دارم از زُلفِ سياهَش
گلهِ چَندان که مَپُرس …
#حافظ
*****
در این ظلمت‌سرا تا کی به بوی دوست بنشینم
گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو
#حافظ
*****
چشم مست یار من
م‍یخانه می‌ریزد
به هم…
#حافظ
*****
قشنگ مشخصه حضرت #حافظ
روزها و سال‌ها در پیِ فراموشیِ معشوق
به این در و اون در زده و بعد خسته و مستاصل یه گوشه نشسته و گفته:
هوای کویِ تو از سر به در نمی‌رود آری…
*****
امیدواریم که این شعر های زیبا حافظ برای استوری شما کمک کرده باشد و استوری های زیبایی بتوانید بگذارید. حافظ شاعر بسیار بزرگی است که برای وصف حال در همه حالت ها می توان شعری پیدا کرد که این موضوع باعث دلنشین ترکردن آن شده است. بیشتر فارسی زبانان با شعر احساس دلبستگی زیادی دارند و در همه حالات سعی می کنند شعری پیدا کنند و از خواندن آن لذت ببرند.
مطالب بیشتر :
